خواب و فایده‌های آن به زبان ساده

مدیر

16 مهر 1404 - 21:16

خواب، این رفیق همیشگی شب‌ها و حتی روزهای خسته، ضیافتی است که بدن برای خودش ترتیب می‌دهد. وقتی می‌خوابیم، در اصل کل پنج حس بیرونی‌مان خاموش می‌شود:

۱. بینایی – چشم‌ها بسته می‌شوند، نور دیگر جایی در ذهن ندارد.

۲. شنوایی – حتی اگر هنوز صداهای اطراف را گاهی نیمه‌هوشیار بشنویم، گوش از حالت آماده‌باش خارج می‌شود.

۳. لامسه – پوست دیگر با تمام توان پیام‌های جزئی از دما یا لمس را به مغز نمی‌فرستد.

4. بویایی – شامه‌ دیگر مثل وقتی که بیداریم، روی بوها قفل نمی‌شود.

۵. چشایی – زبان و کام با مزه‌ها درگیر نیستند.

در همین سکوت حسی، نیروهای درونی بدن شروع به فعالیت‌های پشت‌صحنه می‌کنند. روح توجهش را جمع می‌کند و به عمق بدن می‌رود، سراغ اخلاط (همان چهار مایع اصلی بدن در پزشکی قدیم: خون، صفرا، بلغم و سودا) و بقیه مواد داخلی، تا وضعیت‌شان را بررسی و اصلاح کند.

خواب و رازهایش از نگاه ابن‌سینا

شیخ‌الرئیس ابن‌سینا، در کتاب قانون در طب، می‌گوید: خواب فقط استراحت نیست؛ خواب زبان بدن است. اگر بلدی این زبان را بفهمی، از روی خواب‌هایت می‌توانی بفهمی کدام خلط در بدنت زیاد شده است. او حتی برای هر خواب، نشانه‌ای می‌آورد:

  • اگر در خواب پر از رنگ قرمز دیدی: مثلا صحنه‌ای که خون ریخته، یا گل‌های کاملاً قرمز، یا پارچه و لباس سرخ – بدان که در خون تو غلبه «دم» یا همان خونِ گرم و سرخ پیدا شده است.
  • اگر زردی بر خواب‌هایت غلبه داشت: مثلا طلوعی که همه‌چیز زرد است، کویری پر از شن زرد، یا طلاهایی که درخشانند – این نشانه زیادی «صفرا» یا غلبه گرمی و خشکی در بدن است.
  • اگر خواب پر از آب بود: دیدن رودخانه، باران مداوم، برف، یا حس خنکی آب در خواب – یعنی «بلغم» یا سردی و رطوبت در بدن بیشتر شده.
  • اگر همه چیز سیاه و تیرگی و ترس بود: مثلا در تونل تاریک و سرد گرفتار شدن، یا دیدن سایه‌های ترسناک – این خبر از غلبه «سودا» یا ناشی از همان خشکی و سردی عمیق است.

این تعبیرها فقط قصه و خرافه نیستند؛ در نظر قدما، بدن مثل یک باغ است: رنگ برگ‌ها، عطر گل‌ها و حتی صدای آبش می‌تواند خبر از حال خاک و آب بدهد. خواب‌ها هم بازتاب باغ درون ما هستند.

مکانیزم خواب از دید طب قدیم

اینجا ابن‌سینا یک تصویر شاعرانه و علمی ارائه می‌دهد: خواب از بخاری به وجود می‌آید که هم مرطوب است و هم کمی گرم، و از معده بلند می‌شود. وقتی این بخار بالا می‌آید و به مغز می‌رسد، مثل مهی که روی کوه می‌نشیند، مغز را می‌پوشاند. همان‌طور که ابر مقابل نور خورشید می‌ایستد و نمی‌گذارد پرتوها به زمین برسد، این بخار هم نمی‌گذارد مغز به فعالیت روزانه‌اش ادامه دهد، پس به «حالت خواب» فرو می‌رویم.

طول و کوتاهی خواب بستگی به مقدار این بخار دارد: هرچه بخار زیادتر و سنگین‌تر باشد، خواب کش‌دارتر می‌شود؛ هرچه کم‌تر باشد، خواب کوتاه است و زود به بیداری می‌رسیم.

زمان مناسب خواب نیمروزی (قیلوله)

در نگاه طب سنتی، خواب نیمروز هم جای خودش را دارد. در بهار و تابستان که روزها بلند و شب‌ها کوتاه‌اند، قیلوله باید کمی طولانی‌تر باشد. در پاییز و زمستان شب‌ها خودشان بلندند و خواب شبانه کافی است، پس قیلوله اگر باشد، کوتاه است.

اصول خواب سالم

ابن‌سینا می‌گوید خوابیدن هم آدابی دارد، نه این که هر وقت دلمان خواست بخوابیم.

۱. مقدار خواب:

نه زیاد، نه کم – به اندازه نیاز بدن و عادت فردی. و هر بدن الگویی دارد، البته نه اینکه یک فرد بلغمی بخواهد از 24 ساعت روز 25 ساعت بخوابد .

۲. زمان ورزش:

خواب بعد از ورزش ملایم، مثل فوتبال، کیفیتش بهتر است.

۳. هضم غذا:

هیچ وقت بلافاصله بعد از غذا نخواب؛ باید صبر کنی تا غذا به بخش پایینی معده برسد، وگرنه هم خواب سنگین و بی‌کیفیت می‌شود، هم هضم ناقص.

4. محیط خواب:

هوا معتدل باشد در مزاجهای چهارگانه (گرمی، سردی، تری و خشکی)؛ یعنی نه خیلی گرم، نه خیلی سرد. نور هم متعادل باشد، نه کاملاً تاریک و نه خیلی روشن.

۵. حالت خوابیدن:

ابن‌سینا می‌گوید اول دو تا سه ساعت روی پهلوی چپ بخواب. بعد اگر حس کردی لازم است، به پهلوی دیگر برگرد. بعد از غذا هم ابتدا کمی به پهلوی راست، بعد به پهلوی چپ بخواب.

اگر نیمه‌شب تشنه شدی

این بخش جالب است:

  • اگر وسط خواب بیدار شدی و تشنگی حس کردی، فوراً آب سرد نخور.
  • برای افراد با مزاج متعادل، بهتر است کمی آب مخلوط با سرکه‌انگبین بنوشند.
  • صفراوی‌ها: آب انار ترش یا شیرین، آب سیب ترش یا آب ریواس بخورند.
  • سودایی‌ها: آب عسل.
  • بلغمی‌ها: آب عسل همراه با ادویه گرم.

و یک توصیه کلیدی: شیخ می‌گوید اگر شب تشنه شدی، اول پای خودت را از زیر لحاف بیرون بگذار. اگر تشنگی‌ات برطرف شد، یعنی «تشنه‌گی کاذب» بوده و بدنت فریب خورده؛ اگر باقی ماند، آن وقت آب بنوش.

یک قصه کوتاه از خواب و اخلاط

در زمان قدیم، بیماری نزد حکیم می‌رود و می‌گوید: «ای حکیم! شب‌ها خواب می‌بینم که در دشتی همه پر از برف است، تا زانو در آب سرد فرو رفته‌ام و از سرما می‌لرزم».

حکیم نگاهی به او می‌کند و می‌گوید: «این خواب به تو می‌گوید بلغم بر تو غلبه کرده. وقت آن است که از خوراک‌های سرد و مرطوب کم کنی و کمی ادویه گرم در غذایت بیفزایی».

مرد تعجب می‌کند و بعد از پیروی از توصیه، چند هفته بعد خواب‌هایش رنگ دیگری پیدا می‌کند.

 

خلاصه

خواب فقط خاموشی چشم‌ها نیست. این یک برنامه‌ریزی دقیق بدن برای بازیابی نیرو، اصلاح مزاج، و حتی ارسال پیام‌های هشدار در قالب خواب‌هاست. آداب خوابیدن به اندازه خود خواب مهم است، و اگر به گفته‌های قدما توجه کنیم، می‌بینیم که بسیاری‌شان با یافته‌های امروز هم‌راستاست.